شاعرای بزرگ شعرای بزرگ میگن :
شیشه پنجره را باران شست..
از دل من اما.. عاقبت چه کسی نقش تو را خواهد شست..
امروز داره بارون میاد.کارش از شستن گذشته.داره شیشه رو از جا میکنه.به قول رفقا هوا دونفریه.فکر میکنم همین وقتاست که خودم باید دو نفر بشم.و کلی حرفایی رو که بایست به خودم میزدم رو بزنم.
ممکنه خیلیا مثل من باشن که نه شاعر باشن و نه بزرگ.ولی شعرای کوچیک بگن.
شیشه پنجره را باران کند
بر دل تو اما ...چه کسی عاقبت نقش مرا خواهد زد؟
شیشه پنجره را باران شست.... از دل تو اما چه کسی یاد مرا خواهد شست؟!!..... چقد دوستش دارم این حمید مصدق رو....
بابا چه رمانتیک و پروانه ای!این حرفا فقط میتونه از دهن یه فاشیست در بیاد!!!:ی! ...باران کند!!...خواهد زد!!!!!و چه کس کفشش را بر سرت خواهد زد!و کمر بندش را کمرت خواهد زد؟؟!!!!!!
چرا به روز نمیشی نمیگی دل من تنگ میشه پاره میشه بارون میاد سیل میاد اسمون غلنبه میزنه سرم مثل قارچ از زمین در میاد بارون میاد سیل میاد خدا گریش بگیره